کنار سیب و رازقی
نشسته عطر عاشقی
من از تبار خستگی
بی خبر از دلبستگی
عاشقم
ابر شدم صدا شدی
شاه شدم گدا شدی
شعر شدم قلم شدی
عشق شدم تو غم شدی
لیلای من دریای من
آسوده در رویای من
این لحظه در هوای تو
گم شده در صدای تو
من عاشقم مجنون تو
گم گشته در بارون تو
مجنون لبلی بی خبر
در کوچه هایت دربدر
مست و پریشونو خراب
هر آرزویم نقش بر آب
کنار هر ستاره ای
نشسته ابر پاره ای
من از تبار سادگی
بی خبراز دلدادگی
عاشقم
ماه شدم ابر شدی
اشک شدم سبز شدی
برگ شدم اما اب شدی
قصه شدم خواب شدی
مجنون لبلی بی خبر
در کوچه هایت دربدر
مست و پریشونو خراب
هر آرزویم نقش بر آب
شاید یه روزی عاقبت
بارون بگیره نم نمک
[ بازدید : 22 ] [ امتیاز : 5 ] [ امتیاز شما : ]